حسین جنت مکان دوست غزل سرای من نقدی بر اسطوره ی ساختار نوشته است که متن زیر پاسخی است به اشکالات آن:

آن چه در نگاه نخست از خواندن متن دریافتم این که چرا اسم کتاب اسطوره ساختار است اما توضیح من در مورد اسم کتاب؛ اسطوره ساختار در حقیقت کوتاه شده جمله «اسطوره ای ساختار شکسته شد» و شکسته شد حذف به قرینه ی امیر ازاده دل است و معنی آن به این صورت است بابا جان نام گذاری عروض و قافیه و اشتباه است؛ اشتباه است یعنی این که زمانی شما فکر می کردید که زمین صاف است حالا فهمیدید که گرد است قسمتی از متن را دوباره بخوانیم: « ما در سوراخ سمبه هاي يك مطلب بگرديم و استثنائات را بيرون بكشيم و مثال نقض جور كنيم و كل يك مطلب را كه قرن هاست بدون هيچ خللي به كار خود ادامه مي دهد زير سوال ببريم (سخن منزوي را يادآور مي شوم نه علم فيزيك) » ببینید جمله ی « كل يك مطلب را كه قرن هاست بدون هيچ خللي به كار خود ادامه مي دهد زير سوال ببريم » یعنی چه آن موقع که زمین صاف بود مردم هم زندگی می کردند حالا هم زندگی می کنند مهم این است که شما با چه اطلاعاتی زندگی می کنید چقدر برای درست بودن اگاهی هایتان تلاش می کنید انسان بدوی هم بدون هیچ خللی به کار خود ادامه می داده است

اما قصه ی 10 صفحه مثنوی اولن من از این شعر خوشم می آید دومن این شعر تقدیم به هدایت است من از هدایت هم خوشم می آید سومن این مثنوی هر چقدر بلند باشد از خیلی مثنوها کوتاه تر است چهارمن بحث حجیم کردن کتاب نیست من چهارسال روی هدایت کار کردم شد صدوبیست صحفه این کتاب هم اگر دقت کنیم حجم کمی را مباحث نظری گرفته و بیشتر جحم کتاب را مثال ها پر کرده است

به قسمتی از نقد آقای جنت مکان دقت کنیم :« و به طور خلاصه و به نظر من بزرگترین ایرادی که به این کتاب وارد می شود این است که چه لزومی بوده تا مولف آنچه را که اهل فن می دانند دوباره در حجم اصلی کتاب بازگو کند؟!!» بله اهل فن می دانند ولی اعتراف نمی کنند که این شیوه اشتباه است من با باز گو کردن این قسمت اشکالات آن را نیز گفتم تا هم اهل فن مروری کنند هم غیر فن بدانند

و قسمتی از نقد «نکته ی بعدی همان بحثی است که قبلا هم خلاصه به آن اشاره کردم و آن این است که چرا مولف از غزل معاصر ما تنها به مباحث عروض و قافیه پرداخته و حتی اگر هم قرار بوده تنها به ظاهر بپردازد چرا مثلا به مباحثی مثل سبک ، زبان ، تصویر ، نکات دستوری و ... نپرداخته» هر کتابی تحدید حدود دارد این کتاب اصلن قرار نبوده به این مباحث بپردازد بحث اصلی کتاب پرداختن به عروض؛ قافیه ؛ بدیع لفظی و قوالب ادبی بوده است

آقای جنت مکان در قسمتی از نقد گفته است :« آیا این که تنها بفهمیم چند شاعر خاص ( که به نظر من انتخاب این شاعران هم جای بحث دارد ) در چه اوزانی شعر سرودند به ادبیات ما کمک می کند» بله انتخاب شاعران جای بحث دارد من این نکته را قبول دارم بعد از چاپ کتاب فهمیدم که نباید در مورد هم نسلانم قضاوت می کردم بلکه تاریخ خود قاضی قدرت مندی هست اگر کتاب به چاپ بعدی برسد حتمن دو شاعر هم نسل خودم را حذف می کنم

و در آخر جنت مکان می گوید :« اما ايرادي كه به اين كار او نيز مي توانم وارد كنم اين است كه طبق آنچه گفته آمد همچنان بحث اصلي در شعر معاصر ما نام ها و قالب ها و ساختارهاي ظاهري نيستند. به قول خود مولف در كتاب يك انسان انسان است چه نامش علي باشد چه آرين ! و يك شعر اگر شعر باشد شعر است چه در بحر رمل باشد چه در ياس !» این جا نام ها عوض نشده یعنی کاری که خانلری کرد بلکه شیوه عوض شده و به موازات آن نام گزاری عوض شده یک بار کتاب را با دقت بخوانید البته سرسری هم می شود ولی باید تعصب را کنار بگذارید اگر نام ها فقط عوض شده بود چه نیازی به چاپ این کتاب بود جهان جدید مختصات جدید می خواهد عزیزان

نوشته شده   در ساعت 9:10 | لینک  |